بسم الله العزیز



آیا واقعا تمام رزمندگان کشورمان  رفتارشان و اخلاقشان اینگونه است؟






دیروز در خیابان قدم میزدم،دیدم چند نفر جمع شده اند،از سر و صدایشان فهمیدم که دعوا میکنند،نزدیکتر که شدم صدای یکی از آنها بلند تر از بقیه بود،با تلفن حرف میزد،به آنکسی که پشت تلفن بود(احتمالا از گنده های شهر بود)میگفت که به ریش دارها توهین کرده است،مرتیکه ی ... میگوید همه ی ریش دارها فلان و فلان هستند.

این جملات را که شنیدم واقعا دلم سنگین شد،احساس کردم آب سردی را بر سرم ریختند.کمی که آنجا ایستادم فهمیدم مقصر آن ماجرا مرد ریش دار بود.به او گفتم،مسلمان !! تو هر طوری که دلت میخواهد با مردم رفتار میکنی،ریش هم که گذاشته ای،با مقامات هم که در ارتباطی!!،میدانی با این رفتارت چه کسانی را زیر سوال میبری؟چه کسانی را در این جامعه بی اعتبار میکنی؟چه زحمتهایی را هدر میدهی؟

جوابش دردم را سنگین تر کرد،گفت:من برای این نظام زحمت کشیده ام،هر طور که بخواهم میتوانم رفتار بکنم،هیچ کس هم جرأت نمیکند به من حرفی بزند.از حرفهایش فهمیدم جانباز است،سابقه ی جنگ هم دارد.

به قدری حرفهایش دلم را درد آورد که دیگر نتوانستم با او گفتگو بکنم،چون اگر ادامه میدادم حتما نفر بعدی خودم بودم که با او دعوا میکرد.


آیا واقعا تمام رزمندگان کشورمان و تمام آنهایی که در ظاهر و در باطن برای این مملکت و این نظام جان نثاری کرده اند رفتارشان و اخلاقشان اینگونه است؟آیا جانباز بودن و در جبهه حضور داشتن یا خانواده ی شهید بودن این اجازه را میدهد که هر طور دلمان خواست با مردم برخورد کنیم؟پس اسلام کجا میرود،پس اخلاق و انسانیت کجا میرود؟شما مگر دیروز به جنگ رفته بودید تا امروز برای دیگران گردن کُلفتی بکنید؟

اجر زحمات گذشته را در این دنیا میخواهید بگیرید؟نوش جانتان،اختیارش هم دست خودتان است،ولی هرگز آن رادمردان و ایثارگرانی که در گوشه ی اتاقشان آرام آرام با کپسول اکسیژنشان دم گرفته اند ،و آن خانواده های شهید و آن جانبازانی را که بدون هیچ منت و چشم داشتی همانند گذشته به خدمتاشان ادامه میدهند را زیر سؤال نبرید،زحمات و مشقتهای رزمندگان مخلص این مرز و بوم را یک شبه هدر ندهید.!زحمات کسانی که دیگر نمیتوانند روی پایشان راه بروند،حتی نمیتوانند ایستاده نماز بخوانند...!!!


   

متاسفانه در طول سالهای گذشته یک روند سرمایه داری و اشرافی گری در کشورمان رواج یافت که این روند بر ایثارگرانِ دیروزه این مملکت هم تاثیر گذاشت.ایثارگرانی که دیروز بدون هیچ چشم داشتی در جبهه حاضر شدند ولی امروز زخمهای تنشان را برای خود پل کردند تا بروند و جیبشان را پر بکنند.و چه گستاخانه در این بین کسانی هم بودند که دیروز حتی در پشت جبهه هم حاضر نشده بودند ولی امروز ادعایشان کوش فلک را کر میکند.البته تکلیف ما با اینها روشن است،چون عدم صداقتشان را از دوران جنگ هم فهمیده بودیم،ولی تمام درد حقیر از عزیزانی است که تا چند سال پیش چراغ اخلاص در وجودشان روشن بود ولی امروز چراغ اخلاصشان را دوده ی طمع گرفته است.


افرادی هم از همان روزهای اول انقلاب سهم خودشان را خواستند،سهم تمام کتکهایی را که در زندانهای ساواک خورده بودند را یک جا خواستند.افرادی که حتی ذره ای کار از دستشان بر نمی آمد ولی باز هم ادعای متخصص بودنشان ،گوش فلک را کر کرده بود.شهید چمران چه زیبا گفت:((میگویند تعهد از تخصص لازم تر است،حرفشان را قبول میکنم ولی این را بدانید کسی که تخصص ندارد و مسئولیتی را میپذیرد در واقع تعهد هم ندارد.))


یک جا میبینی فلانی از لحاظ فن مدیریتی و اصول کاری کاملا وارد است و از لحاظ شعور سیاسی هم در سطح بالایی قرار دارد،خوشبختانه  جانباز هم هست،سابقه ی جبهه و ایثارگری هم دارد،این چنین فردی را باید در یک جایی از حضورش استفاه کرد و مسئول فلان اداره گذاشت،ولی یک جا هم میبینی یک نفر هیچ کاری از دستش بر نمی آید،وقتی هم که مسئولیتی را به او میدهند باید ده نفر هم جمع بشوند و افتضاحهای او را جمع بکنند.درد حقیر اینجاست که به این عزیز نباید مسئولیتی سپرده شود.نه اینکه او را از جامعه حذف بکنیم،نه هرگز،این عزیز برای ما یک سرمایه است،سرمایه ای که میشود تا آخر عمر با افتخار از آنها اسم برد،بلکه تمام حرف ما اینست که کاری به او سپرده شود که بتواند از عهده ی آنکار بر آید.

پیامبر اکرم :به سجده و رکوع طولانی افراد توجه نکنید بلکه به صداقت و امانتداری آنها بنگرید.نه اینکه سابقه اش را فراموش کنیم،بلکه سابقه اش در انتخابها بر تخصص و مهارتش تاثیر نگذارد،چه رزمنده باشد و چه نباشد ملاک باید صداقت و امانتداری باشد...!!!


افرادی عمرشان را برای این نظام و اسلام  صرف کرده بودند،برخی هم از جسم نازنینشان مایه گذاشته بودند،برای این انقلاب هم کتک های زیادی خورده اند،ولی به همه ی این عزیزان که سروران همه ی ما هستند عرض میکنم،که اجر تمام زحماتتان نزد خداوند است،ولی خدا وکیلی اگر کاری از دستتان بر می آید وارد عرصه های خدمت بشوید ولی نه اگر خودتان و اطرافیانتان یقین دارید که دیگران  از شما برای این مسئولیت مناسبترند ،و میتوانند کار را بهتر انجام دهند،کار را به اهلش بسپارید.مسئولیت و پستهای اداری را برای خود ارث پدری قرار ندهید.به فلانی میگویی: که آقا شما برای این مسئولیت کارآیی ندارید،در جواب میگوید:من برای این مملکت زحمت کشیده ام.من باید پشت این میز بنشینم.طوری حرف میزند که انگار بقیه ی مردم منافقند و فقط او برای این نظام دل میسوزاند.

اینجاست که باید بصیرت داشت،باید هم مسئولین و هم مردم با بصیرتشان،و عمار گونه تشخیص دهند که چه کسی تعهد و تخصص را با هم دارد و چه کسی فقط تعهد دارد،البته تخصص به تنهایی و بدون تعهد چاره ساز نیست،بلکه تخصص بدون تعهد در واقع چراغی در دست دزد است تا بهتر بدزدد.

امام علی علیه السلام:

دروغ می گوید کسی که ادعای ایمان میکند در حالیکه به خاطر فریب آرزو ها و سرگرمی های باطل،دلباخته ی دنیا شده است.

و این بین بدبختانه و متاسفانه رفتار به ظاهر مذهبی ها به اسم دین ثبت میشود،به اسم اسلام تمام میشود،به اسم اسلامی که پیامبرمان برایش زحمتهای فراوانی کشیده است،اسلامی که پیامبرمان کتک ها و سنگهای زیادی برایش خورده است.مذهبی ها و به قول اول متن ریش دارها باید بیشتر از پیش مراقب رفتارشان باشند،چون قدمشان،کلامشان،و حتی راه رفتنشان هم به اسم دین اسلام تمام میشود.

آقای قرائتی عامل عقب افتادن اسلام را دو چیز میداند:

1 -ورود خرافات به اصل اسلام             2-رفتار و اعمال افراد به ظاهر مسلمان




خدایا مرا ببخش تا شاید برخی به خود بیایند!!!


پروردگارا! ببخش مرا كه با رفتار زشتم، دیگران را به دین بدبین كردم.


پروردگارا! ببخش مرا كه مدام دروغ گفتم و توجیه كردم كه دروغ مصلحتى بود.


پروردگارا! ببخش مرا كه آن قدر كه اهل حرف بودم، اهل عمل نبودم.


پروردگارا! ببخش مرا كه آن قدر كه بر بی ‏منزلى و بیکارى و ... گریستم، بر غم فراق از تو گریه نكردم.

پروردگارا! ببخش مرا كه همه ‏اش دعا كردم خدایا! مرا از شر خلق دور بدار و یك بار نگفتم: خلقت را از شر من دور دار.

پروردگارا!ببخش مرا که برای بدست اوردن قدرت از هیچ خیانتی فروگذار نبودم.



اللهم ارزقنی شهادة فی سبیلک